سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شـکـرانـه

دستگاه محترم نوبت دهی

"یا فتاح"
سلام


امروز چند تا کار بانکی داشتم
 اول رفتم بانکی که خودم حساب داشتم بانک برای یه مدتی جا به جا شده بود
 تا تعمیرات کنن .
انگار امروز روز اول بازگشایی بعد از تعمیرات بود
خوشگل شده بودهر کسی میومد کلی بهشون تبریک می گفت
یه جعبه شیرینی هم نزاشته بودن ملت فیض ببرن


بعد رفتیم بانک مامان اونجا باید اول با این دستگاها نوبت بگیریم
تا رفتم کنار دستگاه هر چی زدم دکمه نوبت دهی را چیزی از دستگاه خارج نمی شد
یه خانم اون طرف ایستاده بود گفت محکم بزن
منم یهو محکم فشار دادم دستگاه یهو یه تکونی خورد
گفتم الانه مییوفته
بعد گفت بزن روش خلاصه تا زدم  روش
دیدیم برگه نوبت از دستگاه تشریف آوردن بیرون
تا داشتم بر می داشتم دیدم یکی دیگه هم داره مییاد بیرون
برداشتم رفتم اون طرف زودی نشسته ام رو صندلی
ولی هنوز صدای قیژقیژ (صدای بیرون آمدن برگه های نوبت ) از دستگاه شنیده می شد
صبا: خدا چرا تموم نمیشه
ملت:همه نگاها به دستگاه نوبت دهی
من:

خلاصه تمومم نمی شد که
فکر کنم یه 10 ،15 تایی ازش اومد بیرون
بالاخره یه کارمندهای خانم بانک دوید درستش  کرد
برگه های در اومده را هم گذاشت روش هر کی می یاد برداره
منم هم خندم گرفته بود هم خودما به اون راه زدم یعنی چیزی نشده
بعدم هر کسی مییومد از خوددستگاه نوبت می گرفت
داشتم  فکر می کردم این بنده خداها باید هی بشینن تا این 10 ،15 شماره هی خونده بشه کسی نره تا نوبت اونا بشه
الهی العفووووووو 



+ نوشته شده در شنبه 91/12/12 ساعت 4:28 عصر توسط نعنا | نظر


<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>